شب ؛ سکوت همه جا را فرا گرفته
فضای طبیعت خدا بخواب رفته
شب ؛ هم زیبائی خود دارد
آرامشی که تا صبح میشمارد
آسایشی که وجود انسانی طلبد
در هیچ مقطع زمانی یافت نشود
گذر زمان خود نعمتی بزرگ
که شود سپری در حضور
صدای شبگرد هشدار خموشی
زند چندین سوت تا سحری
گران خواب را خوابزده کند
تا سحری همه را پریشان کند
تک سوتی اول کوی ما بس
تا که دانیم هوشیاره پلیس شب
سکوت شب در چه آرامشی
فضای طبیعت خدا درچه خوابی
آسمان بی حساب از ستارگان
میرهاند تنهائی در لحظات
ماه با نور افشانی مهتابش
زبان هر بی زبانی میگشاید
تا کند دائم یاد خدا
به ذکر او آرام گیرد دلها
سکوت شب در چه آرامشی
فضای شب خدا در چه خوابی